داغی
جمعه, ۷ تیر ۱۳۹۲
بنام خدایِ ...
از سفر برگشته ام،سفر از من برنمیگردد(شمس لنگرودی)
این دقیقآ حالِ من و این روزهایم هست.
هنوز خودم را نگرفته ام،هنوز داغم،هنوز دلم هوای قرارِ حرم رفتن دارد،هنوز ...
انگار همین چنددقیقه پیش بود:اَ اَدخل یا رسول الله اَ آدخل یا ملائکة الله ...
حرفهای ما هنوز ناتمام ....
تا نگاه میکنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
آی امام رضا جان!نفهمیدم چقدر و چگونه گذشت.مدت هاست یاد گرفته ام خوشی ها زود می گذرند و مبهم ...
فکر می کنم آخرین خواسته ام ازتان این بود:این،آخرین زیارت عمرم نباشد.
پ.ن:نیمه ی شعبان امسال-92-مهمان حریم امن رضوی بودم.
۹۲/۰۴/۰۷