... حجمِ خالی ...
::یا رب الحسین::
.
جمعه ای باشد ... و عزیزت کنارت نباشد ... و دل ت گرفته باشد ... و فکر به هیچ چیز دلِ تنگ اَت را آرام نکند ...
جمعه ای باشد و نتوانی عینِ خیال ت نباشد که «او» در کنارت نیست ...
جمعه ای باشد و تو حداقل ش می دانی «عزیــزت» را کِــﮯ قرار است ببینی ...
جمعه ای باشد ... و تو بدانی قرار است تا آخرِ روز ت,انتظارت تمام شود و «او» بر گردد ...
.
.
جمعه ها,همیشه غربت زده اند,همیشه ... بعضی ها بهانه ای سبُک دارند برای حسِ غربت شان و بعضی ها هم نمی دانند از کجا دارند می کِشند ...
فرقی نمی کند اما؛وقتی هیچ کس - یعنی کثرت در برابر قلّت - به آن دلیلِ حقیقی دل گرفته نیست ... وقتی هیچکس یادش نمی آید بی سرپرست است ... وقتی آن هم که فکر می کند یادش هست,تسبیح ش را آخرای شب می گیرد و اللهم و صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ...
.
جمعه ها همیشه خیس اند؛حتا جمعه هایِ آفتابی,حتا جمعه هایِ شلوغ,حتا ...
ﺟــــمعــﻬـ اﮮ کــﮫـ تشریفـــ مﮯ آوریـــﺪ ....
.
.
.
.
+(نقل از اینجا)استادی داشتم که می گفت عدم حضور فیزیکی کسی که دوستش دارید به درک تلخی جمعه هایی که بی "او" می گذرند خیلی کمک می کند!
الحق که راست می گفت یابن الحسن...
++بـــاد جـــــارو زدهـ و بــــاران آب / کوچهـ آمــــادهـ ی دیــــدار شمـــاسـت ...
+++دشمن دارد کارش را درست انجام می دهد,بدون کمی و کاستی!خوب دارند زمینه ی فرج را مهیا می کنند.دوستان تان اما ...
++++سوز بستر ما را که وقتِ خفتن نیست/مپرس مقصد ما را، مجالِ گفتن نیست ...